خاطراتی با طعم خوش انارروستای شاه سید علی اکبریکی از روستاهای گردشگری و زیارتی شهرضاست . که به دلیل داشتن درختهای انار با کیفیت عالی شهرت دارد مردم شهرضا از قدیم جهت زیارت و تفرج چند روزی از سال را در خانه های قدیمی این روستا به سر می بردند. این گردش بیشتر در ماه های پاییز و خصوصاً در مواقع عزاداری اربعین و ۲۸ صفر صورت می گرفت .مسیر حرکت مردم شهرضا از کنار روستای جرم افشار و حاشیه رودخانه فصلی به طرف این روستا بود. در حین عبور از این مسیر که بیشتر پیاده صورت میگرفت به گفته قدیمیها درختی بود که به آن درخت بابا اشکی می گفتند. مردم در گذشته برای ادای حاجت تکه پارچه ای به آن می بستند و به همین دلیل درخت پر از پارچه های گره خورده بود . در مسیر شان از داخل روستای روستای اسفه که محل زندگی شهید مدرس در ایام کودکی بوده است عبور میکردند امروزه به خاطر کنار گذر از کنار روستا میگذرند.پس از رسیدن به روستا افراد خانواده و اقوام دو اتاق یا بیشتر در خانه های قدیمی این روستا اجاره می کردند تا بتوانند چند روزی را در آن بمانند مردها در یک اتاق و زنها در اتاق دیگر ساکن شدند روزها به زیارت میرفتند و شب را زیر سوسوی نور چراغ موشی و چراغ بادی به بازی های آن دوران مثل طرنه بازی و شاه و وزیر طی میکردند . زنها هم طبق روال همیشگی دور هم جمع میشدند و از هر دری سخنی میگفتند و روی زانوانشان رویه گیوه میبافتند .یکی از مکانهایی که حضور در آن را واجب می دانستند غار کوچکی است که در کنار این روستا قرار داردو کوه مرغاب نامیده میشود و اعتقاد خاصی به آن دارند .هنگام غروب آفتاب گرم پاییزی بر دامنه کوه در حاشیه آن می نشستند به خوردن انار های شاه سیدعلی اکبر میپرداختند . خوشبختانه این رسم هنوز برجاست و رفتن به این مکان بین مردم رایج است اما چون رفت و آمد راحت شده است کسی در آنجا اسکان نمی کند و به گشت وگذاری چند ساعته و نشستن موقت اکتفا می کنند .سفر خوبی داشته باشیدمصطفی_جهانمردی ۹۸
حمام بازار شهرضا
در حاشیه بازار قدیمی شهرضا ساختمان متروکه ایست که روزگاری حمام بازار بوده و مورد استفاده بازاریان و اهالی محل قرار می گرفته است . نوع مصالح و نوع ساخت حاکی از یک قدمت چند صد ساله دارد . در سالهای اخیر گویا فرد یا افرادی جهت بازسازی و تبدیل آن به زورخانه پا در میان گذاشته اند ولی بدلایلی کار را نیمه تمام رها کرده اند . هر چند نوع بازسازی کارشناسی نشده بوده است ولی میتوان با همراهی مسئولین شهر و سرمایه گذاری علاقه مندان فرهنگی آنرا به نحو احسن باز سازی کرد و اصلح است به شکل حمام و با عنوان یک موزه مردم شناسی در حاشیه بازار از آن استفاده کرد.
ولی به هر عنوان دیگر خواه ورزشی یا فرهنگی یا اقتصادی تفریحی باید آن را از این حالت نجات داد
انشاءالله با همراهی و همکاری دست اندر کاران شاهد تحولی در امر میراث فرهنگی شهرضا باشیم .
دبیرستان حاج ناصر رضایی شهرضا
هرساله با تمام شدن سال تحصیلی کادر این دبیرستان همانند اکثر مدارس کشور روزی را در دامن طبیعت میگذرانند تا خستگی یکسال تلاش خویش را در این روز خاطره انگیز بدر کنند در این چند سال اخیر که این اردو ها باهمت دوست عزیز آقای علی هاشمیان برنامه ریزی میشد چند تن از بازنشستگان سالهای قبل این واحد آموزشی نیز دعوت به حضور در این گرد هم آیی میشدند و بنده از آن جمله بودم که بر خویش واجب میدانم در اینجا از کلیه عزیزان خصوصا آقای هاشمیان تشکر و تقدیر نمایم به امید آنکه این حرکت پسندیده الگوی بقیه سازمان ها و ادارات و مدارس قرار گیرد و بازنشستگان را در جمع خویش تکریم وهمراهی نمایند
بوی خوش کتاب درسی
انگار همین دیروز بودبا شوق و ذوق لای کتابهای نوی مدرسه را باز می کردیم وبو میکشیدیم و از بوی عطری که از ورقهای نوی کتاب به مشاممان می رسید بال در میآوردیم .
کتابهایی که بدون پرداخت هیچ هزینه ای در دوران ابتدایی مجانی تحویل مان می دادند و پشت آن نوشته بود این کتابها رایگان و خرید و فروش آن اکیداً ممنوع است .
بچه های مدرسه ابتدایی همه از فیض و برکت کتابهای رایگان ابتدایی بهره می بردند .ولی دردوره دبیرستان بابت تهیه کتاب مبلغی توسط خانواده ها خرج می شد. چون کتاب ها در دبیرستان رایگان نبود .
بعضی از دانش آموزان دبیرستان به جای خرید کتاب نو و دست اول کتاب های دست دوم دوستان و اقوام خود را که یک سال جلوتر بودند می گرفتند تا پولی بابت خرید کتاب ندهند. البته گاهی به طرف مقابل مبلغی پرداخت میکردند که در این حالت برای هر دو منفعت داشت دانش آموزی که کتاب خود را تمیز نگه داشته بود در آخر سال با فروش آن به دوست خود پولی دستش را می گرفت و دانش آموز دیگر که پول تهیه کتاب نداشت با پرداخت مبلغ اندکی و یا بدون پرداخت بابت سال بعد خود کتابش را تهیه میکرد این رسمی بود که بین دخترها و پسرهای آن دوران فراوان دیده می شد چه در شهر زندگی می کردند چه در روستا .
نوع مطالب کتاب ها هم به نوعی بود که تغییرات دیر به دیر صورت میگرفت .با وجود این کتاب ها دارای مفاهیم کلی و مفید برای دانش آموز و جامعه بودند. متاسفانه امروز به دلایل خاصی ماشاهد تغییرات مکرر کتاب های درسی هستیم .چون برای قشر خاصی لقمه های بزرگی در تهیه وچاپ و نشر کتابهای درسی است.
دیگر سنت پسندیده استفاده از کتابهای دست دوم در میان دانش آموزان دیده نمی شود وگویا نوعی کسر شان است امروزه ما شاهد و ناظر نسلی تجمل گرا و اهل اسراف هستیم.
برعکس آن همه شعاری که فقط برای صرفه جویی زبان می آوریم وگوش فلک را کر کرده است
روزگاری به جهت بهره وری از لوازم التحریر استفاده از دفترچه های نیمه تمام را درسال بعد ادامه می دادند و حتی اوراق سفید مانده بعضی دفترچه ها را به هم می دوختندو از ان به عنوان چک نویس تهیه میکردند.
انجام بعضی از کارها و آموزش آن از همین دوران دانش آموزی شروع میشود متاسفانه به خاطر منفعت طلبی و طمع ورزی ثروت اندوزان این تجارت بزرگ در امرچاپ و توزیع کتابها و چشم و همچشمی و شعار زدگی خانواده ها با توجه به وضع وخیم اقتصادی ما شاهد خرید میلیاردها تومان لوازم التحریری هستیم که بیشتربنفع چشم بادامیهاست واکثرا جنبه تجمل گرایی دارد.
امروزه حتی بچه ها از جلد کردن دفتر ها و کتاب هایشان عاجزند در صورتی که در گذشته دوختن و جلد کردن کتاب ها توسط خود بچه ها صورت می گرفت و بنا بر نیاز دست ها و ذهنشان به کار افتاده و خود به خود از آنها افرادی خلاق و مفید برای آینده تربیت می شد .
امیدوارم ذکر این مطالب موجب گردد بعضی سنتهای پسندیده گذشته زنده گردد. و دانش آموزانمان در کمک به اقتصاد خانواده کمی مراعات کنند و متولیان آموزش و پرورش هم مسئله تغییر مکرر کتابها را کنترل و دانش آموزان را در استفاده بهینه از کتابها ترغیب نمایند .
مصطفی_جهانمردی شهرضا
درباره این سایت